شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز؛ سی و دومین دوره جشنواره تئاتر خراسان رضوی با همه حواشی و بالا و پایین هایش هفته گذشته به پایان رسید. در این دوره در کنار رضا صابری و رضا حسینی، پیش کسوتان تئاتر استان، نصرا... قادری، کارگردان، نویسنده و منتقد شناخته شده تئاتر کشور، نیز به تماشای آثار نشست و به داوری آثار پرداخت. هنرمندی که باور دارد باید از همه گروههایی که با وجود فشارها و تهدیدها در جشنواره سی و دوم استان خراسان رضوی روی صحنه رفتند و چراغ تئاتر را روشن نگه داشتند، قدردانی کرد.
قادری که نگارش آثاری، چون «امشب باید بمیرم»، «یک قمقمه از کوثر» و «نالههای عشق» را برعهده داشته و در هفته هنر انقلاب اسلامی در فروردین امسال هم به عنوان یکی از چهرههای تئاتر در این عرصه مورد قدردانی قرار گرفته است، در گفتگو با ما درباره روند فعالیت هنرمندان تئاتر مشهد و همچنین برگزاری سی و دومین جشنواره تئاتر استان صحبت کرده که در ادامه پیش روی شماست.
قادری در ابتدای صحبت هایش درباره ویژگی که تئاتر مشهد را از سایر شهرهای کشور متمایز میکند میگوید: آنچه تئاتر مشهد را به عنوان قطب تئاتر کشور از شهرهای دیگر جدا میکند، نوع فعالیت هنرمندانش است. آنها نسبت به سایر شهرها پشتکار و ذوق و شوق مضاعفی دارند. به نظر او این ویژگی بیشتر در دهه ۶۰ و در فعالیت نسلی که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه تئاتر حضور داشت و پس از انقلاب همچنان راهش را ادامه داد، دیده میشده است. این هنرمند ادامه میدهد: یکی از این افراد، کمال علوی بود که در دوران پرشور انقلابی به دور از شعارپردازی تئاتر کار میکرد.
در واقع بیشتر هنرمندان مشهدی در دورانی که شور و احساس بر فضای کشور حاکم بود، به سمت تعقل حرکت کردند. قادری یکی از مهمترین عوامل این اتفاق را حضور دکتر علی شریعتی و نقش آن در تولید نمایشهای دینی در مشهد میداند و خاطرنشان میکند: افراد قدرتمند زیادی در این شهر حضور داشتند که در ظاهر فعالیت تئاتری انجام نمیدادند، ولی در جریان تئاتر مشهد بسیار تأثیرگذار بودند.
برای مثال دکتر افضل وثوقی، استاد دانشگاه فردوسی، یکی از مهمترین کتابهای تئاتر به نام «تئاتر و اضطراب بشر»، نوشته پیرامه توشار، را ترجمه کرده است. از میان دیگر نویسندگانی که پیش از انقلاب در مشهد بودند و در تئاتر بعد از انقلاب تأثیر گذاشتند، میتوان به رضا صابری اشاره کرد که نگاه خاصی به تئاتر بومی منطقه داشت و آثارش از رنگ و بوی منطقه توس برخوردار است. او یادآور میشود: البته بیش از همه این ها، حضور روحانی و معنوی امام هشتم (ع) و حضور روحی و حماسی حکیم توس، بر فعالیت هنرمندان این منطقه تأثیر گذاشته است.
قادری درباره تغییر روند فعالیتهای تئاتر در مشهد نیز بیان میکند: متأسفانه با مطرح شدن بحث جوان گرایی، انقطاع نسل شکاف بیشتری پیدا کرد و بعد از آن هم موضوعی به نام آوانگاردیسم وارد دنیای تئاتر شد که هنرمندان هم بدون شناختی از آن، به تقلید از آثار غرب پرداختند، در واقع نوعی سیاست زدگی باعث افت نگاه اندیشه ورز درون تئاتر شده است.
در بخش دیگری از صحبت هایمان با نصرا... قادری درباره تولیدات بیشتری که در دهه ۸۰ و ۹۰ -نسبت به دهه ۶۰- در مشهد صورت گرفته است و حرکت به سوی حضور در جشنوارهها گفتگو میکنیم. او با تأکید بر اینکه در گذشته کمیت آثار تولیدی مطرح نبوده است، بیان میکند: الان اگر بخواهیم ۱۰ رمان برتر تاریخ را نام ببریم، میبینیم در میان آنها رمانهایی وجود دارد که تنها آثار نویسندگانشان محسوب میشوند. پس کمیت نمیتواند معیاری برای کیفیت آثار باشد.
لطفی مقدم در تئاتر مشهد نیز میگوید: دکتر لطفی با سیستم دانشگاهی آشنا بود و مدیریت درستی هم داشت؛ در نتیجه توانست نسلی تئاتری را تربیت کند. اما بعدها این تربیت به سمت کمیت، جشنواره زدگی و بیشتر مطرح شدن و دیده شدن رفت؛ اتفاقی که به جای رقابت، حسادت ایجاد کرد. این هنرمند درباره فعالیت هنرمندان مشهدی در دهههای اخیر نیز یادآور میشود: در این دوره هم آدمهایی هستند که با آثارشان میدرخشند، اما جریان هنری نمیسازند. در واقع برخی از این هنرمندان در نطفه خفه میشوند و نمیتوانند تأثیرگذار باشند، درحالی که وقتی از مشهد به عنوان قطب تئاتر کشور یاد میشود، به خاطر وجود افرادی است که در کشور جریان تئاتری ایجاد کرده اند.
به گفته او جشنواره زدگی و افزایش کمیت آثار در سالهای اخیر باعث شده است، استعدادهای اندکی که در این دوران فعالیت میکنند اصلا دیده و شناخته نشوند.
قادری درباره انتظار متفاوتی که از تئاتر مشهد نسبت به سایر شهرهای کشور وجود دارد، میگوید: وقتی از مشهد به عنوان قطب تئاتر نام میبریم، از آن توقع دیگری داریم. ما نمیتوانیم مشهد را که از حضور افرادی، چون دکتر علی شریعتی، دکتر لطفی، رضا صابری و انوشیروان ارجمند بهره گرفته و پیشینهای غنی داشته با شهری که اصلا تئاتر نداشته است، قیاس کنیم.
او با اشاره به نبود نقد در دنیای تئاتر جدید خاطرنشان میکند: در دهه ۷۰ نقد وجود داشت و پذیرشش برای هنرمندان بسیار راحت بود، ولی در دهه ۸۰ و ۹۰ دیگر کسی وجود ندارد که نقد کند. این هنرمند ادامه میدهد: وقتی دکتر شریعتی بازیگر نمایش «ابوذر» را دید، از همان ابتدا شروع به ایراد گرفتن کرد، ولی وقتی به تماشای اثر نشست، گفت این درستترین انتخاب است. در واقع وقتی نقد میکرد، نقدپذیری هم وجود داشت.
به گفته قادری نقد کردن به هنرمند دیدگاه میدهد و تکلیفش را مشخص میکند: تکلیف هنرمند این نیست که در جشنواره حضور داشته باشد و جایزه بگیرد، بلکه تکلیفش این است که تئاتر را یک رتبه بالا ببرد و در تماشاگر دیدگاه ایجاد کند.
قادری درباره راه برون رفت از چالشهای موجود در تئاتر مشهد پیشنهاد میدهد: یکی از موضوعاتی که پیش ازاین در همه رشتهها به آن پرداخته میشد، اخلاق بود. ازاین رو به نظر من اولین موضوعی که باید به علاقهمندان و هنرمندان تئاتری آموزش داده شود، اخلاق تئاتری است.
این هنرمند یادآور میشود: اساس تئاتر بر فرهنگ دیالوگ است، نه فرهنگ گفتگو یا متکلم وحده بودن. دیالوگ هم وقتی برقرار میشود که به خوبی حرفها طرف مقابل را بشنوید و سپس به آن جواب دهید.
او همچنین با اشاره به جمله پیتر بروک مبنی بر اینکه «هیچ کارگردان قدرتمندی در جهان پیدا نمیشود که از یک متن ضعیف یک اجرای متوسط ارائه دهد، اما هر کارگردان متوسطی از یک متن قدرتمند میتواند اجرایی دیدنی ارائه دهد» بیان میکند: ما در متن و نمایشنامه نویسی در کل کشور ضعف داریم و نیازمند نویسنده هستیم. قادری درباره خصیصههای لازم برای یک نویسنده نیز میگوید: نویسنده باید دیدگاه داشته باشد؛ براین اساس باید به سه پرسش اساسی فلسفه که از کجا آمده ام؟ چرا زنده ام؟ و به کجا میروم؟ پاسخ دهد.
بعد از آن نیز باید به سه پرسش اساسی ادبیات شامل بازنمایی در واقعیت چیست؟ بازنمایی چیست؟ و واقعیت نمایی در دنیای ادبیات دراماتیک چیست؟ پاسخ دهد. این هنرمند ادامه میدهد: نویسنده باید جهان بینی و جهان نگری داشته باشد و از غرور و هویت برخوردار باشد. این ویژگیها فقط در اثر زیستن، زندگی کردن و تجربه داشتن به وجود میآید و نمیتوان آنها را در کلاس آموزشی فراگرفت.
نصرا... قادری در بخش پایانی صحبت هایش درباره جشنواره تئاتر استان خراسان رضوی با تفکیک قائل شدن میان مشهد و خراسان میگوید: شرایط مشهد با امکاناتی که در اختیار دارد، از دیگر شهرهای خراسان متفاوت است. همچنین اجرا در طول سال در مشهد جریان دارد، ولی در شهرستانها به این صورت نیست.
داور جشنواره سی ودوم تئاتر استان با اشاره به برگزاری این رویداد در روزها اخیر تأکید میکند: من اگر امکانش را داشتم، سرتاپای کسانی را که در این دوره جشنواره شرکت کردند طلا میگرفتم، چون در بحرانیترین شرایطی که از همه طرف مورد هجمه قرار گرفته بودند و تهدید میشدند، بازهم چراغ تئاتر را روشن نگه داشتند و اسیر بازی و سیاست زده نشدند.
به گفته قادری نسلهای بعدی درباره ایستادگی هنرمندان صحبت خواهند کرد، چون شاید اگر آنها ایستادگی نمیکردند، چراغ تئاتر خاموش میشد.
این هنرمند یادآور میشود: در حقیقت بودن یا نبودن تئاتر برای مسئولان مسئله مهمی نیست. از طرف دیگر تئاتر در سبد کالاهای فرهنگی مردم هم جایی ندارد که با حذف آن اتفاق مهمی رخ دهد. ازاین رو ایستادگی گروههای شرکت کننده در جشنواره شایان قدردانی است. قادری ادامه میدهد: ما باید مخاطبان را عادت دهیم تا به سمت تئاتر بیایند؛ چون اگر تئاتر تعطیل شود، همین علاقهای که الان درباره این هنر به وجود آمده است از بین میرود.
او درباره مباحثی که درباره کاهش کیفیت آثار در این دوره جشنواره مطرح میشود نیز میگوید: یکی از دلایل آن شاید انصراف برخی گروهها از جشنواره باشد. البته من کارگردان برخی از این گروهها را دیدم که از انصراف دادن پشیمان بودند و میگفتند برای انصراف دادن تحت فشار قرار داشتند؛ ازاین رو الان نمیتوانیم بگوییم که سی ودومین دوره جشنواره تئاتر خراسان رضوی برآیند تئاتر خراسان و مشهد است.
این هنرمند خاطرنشان میکند: در مجموع آثار از لحاظ تکنیکی نسبت به سال قبل پسرفت نداشتند، اما پیشرفتی که باید به دلیل گذر زمان رخ میداد هم در آنها دیده نمیشود.